دو سناریو در مورد جنگ آمریکا و اسرائیل با ایران
-------------------------------------------------------تیتر روزنامه ها در مورد احتمال جنگ آمریکا و اسرائیل با ایران
حمله نظامي آمريكا به ايران از طريق آذربايجان
ساندی تایمز: راه هوایی عربستان برای حمله‌ی اسراییل به ایران باز شد
مقام بلند‌پایه‌ی آمریکایی: حمله به ایران می‌تواند "بسیار بی‌ثبات‌کننده" باشد
احتمال حمله آمریکا به ایران و موضع کشورهای آسیای میانه
افزایش احتمال حمله آمریکا به ایران
طرح حمله گسترده آمریکا به ایران
حمله به ایران وضعیت احزاب عراقی را بغرنج می کند
حمله نظامی به ایران در راه است
-------------------------------------------------------
شروع مقاله:
همگي ميدانيم که از نظر غرب حرکات شطرنج از پيش تعيين شده و بازي با حداکثر چهار حرکت در دو سناريو به ضرر ايران مات است:
سناريوي 1
اگر حکومت در مقابل هر کدام از شرايط زير کوتاه بيايد بحث بعدي مطرح ميشود:
1- تعليق غني سازي
2- موضوع موشکهاي دوربرد ايران. زيرا اين موشکها بدون کلاهک هسته اي يا ميکروبي و يا شيميائي که همگي سلاحهاي ممنوعه هستند کاربرد نظامي ديگري نميتوانند داشته باشند
3- موضوع حقوق بشر
حکومت ديگر مشروعيت خود را از دست داده و ديگر بصورت يک رهبر و خطر ايدئولوژيک نيست. اين حالت براي آمريكائيها که در صدد تسخير منابع ايرانند سودي ندارد. در اين فاصله گروههاي مردم منسجم شده و ياد ميگيرند از حقوق خود دفاع کنند. لذا گروههاي تند رو ديگري را بر عليه رهبري تحريك كرده تا قدرت را از دست رهبري خارج نمايند و به بحران زائي ادامه دهند تا جنگ محقق شود. ولي در اين فاصله انتخابات آمريکا فرا رسيده و محافظه كاران از قدرت افتاده اند و گزينه هاي ديگري مطرح
ميشوند که طبعاً سياست آنها را با همان شدت و حرارت تبعيت نخواهند نمود.
سناريوي 2 -
اگر حکومت ايران در مقابل هر کدام از شرايط بالا کوتاه نيايد:
حتي اگر تحريم هم تصويب نشود حمله نظامي تنها گزينه است. آمريکا با داشتن بيش از نيمي از دارائي هاي دنيا اصلاً مانعي بنام مشکل اقتصادي براي جنگيدن و يا فلج کردن ايران نخواهد داشت. آمريکا بيخود افغانستان و عراق را در شرق و غرب ايران تصرف نکرده
و فقط بخاطر نفت به اينجا آمده و همانطور که بارها اشاره کرده اجازه نفوذ ايران در منطقه را نخواهد داد.
بايد اذعان کرد که خاتمي با حرکتي که در مورد اجماع توليدکنندگان نفت و دوستي با عربستان سعودي نمود و قيمت نفت را افزايش داد دقيقاً حرکتي که محمد رضا شاه با تشکيل کارتل اوپک و افزايش قيمت نفت کرد و بهمين دليل نيز خلع شد را تکرار کرد.
نکته اساسي در اين است که محافظه كاران آمريكا فرصتي جز اين زمستان براي حمله ندارند و اگر حمله نکنند باخته اند لذا حمله آمريکا به ايران قطعيست و بدلائل زير:
1- انگليسها نيروهاي خود را از بصره خارج کردند. بصره نزديکترين ميدان حمله هاي دفاعي ايران و در تيررس توپخانه هاي ايران است
2- نفتکشهاي سوخت رسان پس از رسيدن ناوهاي آمريکائي در خليج فارس به منطقه گسيل شده اند.
3- هنوز تاريخ اتمام نيروگاه بوشهر معلوم نيست که 80 تن مواد راديو اکتيو سوخت مورد مصرف نيروگاه اتمي بوشهر به آن محل حمل و ذخيره شده است- اين احتمال حمله به تاسيسات اتمي بوشهر را بعلت آلودگي محيط و خليج فارس منتفي خواهد ساخت و کشورهاي حوزه خليج فارس را وادار به واکنش خواهد کرد. بهرحال در هر صورتي هر کسي ميتواند به آن محل حمله کند حتي موشکهاي سرگردان ايران..... اين يعني سپر دفاعي در مقابل حمله.
4- در افکار عمومي جهان در عين حال ديگر ايران در مقابل پيشنهادات روسيه و اروپا
براي تامين سوخت هسته اي بهانه اي براي ادامه غني سازي ندارد مگر به نيت بمب اتمي.
5- موشکهاي پاتريوت در کشورهاي حوزه خليج فارس نصب ميشوند که از اين کشورها در مقابل حملات تلافي جويانه ايران دفاع کنند.
6- يک گروه اسرائيلي در حال راضي کردن آمريکائي ها براي پيگيري حمله و زير سئوال بردن گزارش 16 سازمان اطلاعاتي آمريکا مي باشند. ظرف چند روز آينده قطعاً اخبار جديدي براي زير سئوال بردن گزارش منتشر خواهد شد
7- شانس تصويب قطعنامه سوم سنگين بر عليه ايران در شوراي امنيت بدليل مخالفت و مواضع جديدي چين و روسيه کم شده است. لذا آمريکا و اتحاديه اروپا بتنهائي بايد پروژه خود را اجرا کنند. فراموش نکنيم که سارکوزي يهودي است و خود را اسرائيلي مي خواند.
8- سارکوزي همه اعضاء کابينه خود را در شب سال نو ميلادي هنگام تعطيلات سال نو در کاخ اليزه جمع ميکند و اين بسيار عجيب است. در حمله قبلي به عراق شيراک شرکت نکرد و سهم بازار خود را در عراق از دست داد. سارکوزي مي خواهد از اين فرصت استفاده کند.
9- نيروهاي سرکوب مردمي به بهانه هاي واهي چکمه گيري در تمامي نقاط شهرهاي ايران آماده باش هستند. اين نشان آماده باش در مقابل اغتشاش داخلي است.
12- حزب دمکرات در مقابل جمهوريخواهان آمريکا با سران نظام ايران ساخت و پاخت کرد و با ايران توافق گفتگو بعد از انتخابات ايران را نموده و بموجب آن وضعيت امنيتي در عراق بهتر شد و تعداد کشته هاي آمريکائي کم شد و در پي آن 9 نفر از اعضاي سپاه قدس آزاد شدند.
13- افکار عمومي آمريکا حدود 70 درصد ايران را دشمن آمريکا ميدانند و لازم نيست
موافقت آنها حتما جلب شود.
14- اسرائيل برنامه حمله گسترده به حماس و حزب الله دارد و رهبر نظامي حزب الله حسن نصرالله تعويض شد که بتواند در صورت حمله به ايران اسرائيل را هدف حملات خود قرار دهد.
فراموش نکنيم که رئيس قوه مجريه با گرفتن پروژهاي ملي و اساسي از دست بخش خصوصي و دادن آن همراه با باجهاي فراوان به سپاه و وابستگان حوزه از بدو رياست جمهوريش تاکنون شرايط يک کودتا با نيروي نظامي سپاه و بسيج را آماده نموده که با پشتيباني روحانيون حجتيه و مؤتلفه رهبري را تحت فشار و تهديد قرار دهند و سکان را مطلقلاً از دست رهبري خارج کنند.
تغييرات مديريت در سطح سپاه و بسيج نشانگر اين جريان بوده است. در همين راستا جمهوريخواهان پيش از اينکه دمکراتها برنامه هاي آنان را نقش بر آب کنند بايد جنگي براي خود دست و پا کنند وگرنه تا چند دوره از رياست جمهوري و هدايت آمريکا خواهند افتاد. فراموش نکنيم که جرج بوش با اختلاف کم و تقلب به کاخ سفيد راه يافت و با وجود جنگ به حکومت خود ادامه داد. کمک به دمکراتها براي قدرت گرفتن و توافقات مذاکره آتي با ايران و برسميت شناختن حضور ايران که توسط ايران پس از کمک به آمريکا در جنگ افغانستان در 2003 پيشنهاد شد و جمهوريخواهان بي اهميت از کنار آن عبور نمودند منوط به تغييرات فضاي سياسي داخلي ايران است. اين فضا با تغيير يکباره دولت فعلي و مجلس جديد و استيضاح و بازگشت اصلاح طلبان و مذاکرات براي توقف غني سازي با دولت جديدي که نقش کودتاچيان سپاه در آن کمتر باشد انجام خواهد گرفت.
ولي حتي اگر رهبري نيز چنين تصميمي داشته باشد که تنها راه نجات ايران و ادامه حکومت جمهوري اسلامي ميباشد که قدرت دوباره به مردم واگذار شود نيز بعلت فشارهاي حوزوي ها و مؤتلفه نمي تواند براحتي قبل از انتخابات عمل کند. هرچند شرايط و اظهارات احمد جنتي بيانگر شروع فشاري براي تضعيف نقش داخلي شوراي نگهبان در رد صلاحيت هاست
و انتصاب افشار که
فرمانده سپاه ولي امر بوده، بعنوان چشم رهبري و اظهارات وي و دعوت کانديداها براي شرکت در انتخابات هرچند خود اميد به تائيد صلاحيت نداشته باشند نشانگر يک حرکت مثبت و چراغ سبزي از جانب رهبري براي دعوت اصلاح طلبان و مردم در حکومت براي جلوگيري از خطري بزرگتر است که جنگ و يا بدتر از آن حکومت حجتيه و مؤتلفه در ايران است.لذا قبل از اينکه برنامه هاي تغيير حکومت در ايران و اعلام رسمي توقف غني سازي توسط مجلس جديد و رئيس جمهور جديد اجرا شود بايد به ايران حمله کنند. خطر اينجاست که همزمان،موتلفه هاي ايراني زمينه اين حمله را قبل از انتخابات فراهم آورند. در نتيجه گرفتن بهانه حمله به هر ترتيب براي خريدن وقت اولين اولويت است. مگر اينکه اتفاق خاص ديگري در رابطه با حضور مردم در صحنه بيافتد.... کسي چه مي داند؟؟؟
هدفهای حمله و واکنش ايران
وی از جمله هدف های حملات احتمالی ايالات متحده يا اسرائيل از رآکتور تحقيقاتی تهران، تاسيسات توليد راديوايزوتوپ، تعدادی از مراکز صنعتی و تحقيقاتی مرتبط با فعاليت های هسته ای و شرکت کالای الکتريک در تهران و همچنين تاسيسات هسته ای در اصفهان و نطنز نام می برد.
نيروگاه اتمی بوشهر هم می تواند يکی از هدف های حملات آمريکاييان باشد هرچند پس از آنکه اين مرکز در سال 2006 سوختگيری کرد، حمله به آن مشکلاتی را از نظر آلودگی راديواکتيو در منطقه خليج فارس در پی خواهد داشت.
نويسنده گزارش اظهار نظر می کند که هدف های اوليه به طور کمابيش همزمان مورد حمله قرار خواهد گرفت
تا با از ميان بردن
پرسنل متخصص شاغل در اين مراکز، بيشترين لطمه به برنامه های هسته ای ايران وارد شود.پرفسور راجرز می نويسد که دفاع ضد هوايی ايران در حدی نيست که بتواند مانع از حملات آمريکا و اسرائيل شود.
در عين حال، وی می افزايد که ايران می تواند چنين حمله ای را به شکل های گوناگون تلافی کند.
نويسنده گزارش از جمله به خروج جمهوری اسلامی از پيمان منع گسترش جنگ افزارهای هسته ای (ان پی تی) و سرعت بخشيدن به برنامه توليد تسليحات هسته ای اشاره می کند.
همچنين، جمهوری اسلامی می تواند گروه حزب الله لبنان را،
که می تواند حيفا و چند شهر ديگر اسرائيل را هدف حملات موشکی
قراردهد، تحريک کند به حملاتی عليه اسرائيل دست بزند.
بستن تنگه هرمز به روی نفتکش ها، اعزام شبه نظاميان ايرانی به کشورهايی مانند کويت، عربستان سودی و امارات متحده عربی و تقويت ارتباط سپاه پاسدار با شورشيان عراقی از جمله ديگر اقدامات تلافی جويان ايران می تواند باشد.
پرفسور پل راجرز همچنين اظهار می دارد که حمله آمريکا و اسرائيل عليه ايران به شبکه القاعده کمک می کند تا احساسات ضد آمريکايی و اسرائيلی در داخل و خارج از منطقه را شدت بخشد
اقدامات تلافی جويانه ايران
خروج از ان پی تی و سرعت بخشيدن به برنامه دستيابی به تسليحات هسته ای
تحريک حزب الله لبنان به حمله موشکی به شهرهای اسرائيل
بستن تنگه هرمز به روی کشتيهای نفتی و اعزام شبه نظاميان به کشورهای منطقه
تقويت ارتباط با شبه نظاميان عراق و برانگيخته شدن احساسات ضد آمريکايی و ضد اسرائيلی
در آخر یک سوال از روشنفکران ایرانی:
اگر روزی آمریکا به ایران حمله کند ووایرانیان به آمریکائیان کمک کنند و اهداف مهم نظامی را به آمریکا خبر دهند، آیا ایرانیان به کشورشان خیانت میکنند و یا چون آمریکا بر علیه رژیم کودتاگر و دیکتاتور اسلامی میجنگد و رژیم دشمن مردم است ، پس کمک به آمریکا اشکالی ندارد. دشمن دشمن من - دوست من است.
پایان مقاله
